دی 1396
نوشته شده در : شنبه 2 دی 1396
نوشته شده در : پنجشنبه 7 دی 1396
نوشته شده در : شنبه 9 دی 1396
نوشته شده در : دوشنبه 11 دی 1396 نگارچهارشنبه 13 دی 1396 18:45
ممنون از لطف شما.
پاسخ اسمان پندار : خواهش میكنم
نگارسه شنبه 12 دی 1396 18:28
سلام خوب هستید. ببخشید میخواستم در مورد اوضاع کار در آمریکا از خدمتتان سوال کنم. به نظر شما چقدر احتمال پیدا کردن کار بعد از تحصیل هست؟ عذز میخواهم در مورد وضعیت کار در کشورهای اروپایی و آمریکا اطلاعی دارید. ببخشید که من مرتب مزاحم میشوم. موفق و سلامت باشید.
پاسخ اسمان پندار : سلام نگار جون، خواهش میكنم ایراد نداره سوال پرسیدن من اگه اطلاعاتی داشته باشم حتماجواب میدم، در مورد كار خیلی كلی پرسیدی، باید بپرسم چه كاری چه رشته ای با چه مدركی، ببین در كل اینطور بگم دیدم كسانی كه دنبال كار میگردن كار را پیدا كردن اما نه راحت، بخصوص برای دانشجوها، پیدا كردن جایی كه اسپانسر بشه خیلی سخته، كارهای متفرقه و جنرال خیلی راحتتره پیدا كردنش، میگن اوضاع كار نسبت به چند سال پیش تو امریكا بهتره، اما من چون خودم دانشجوام واقعا اطلاعی ندارم، اروپا را هم كه اصلا خبر ندارم، موفق باشی عزیزم
نوشته شده در : یکشنبه 17 دی 1396 زریجمعه 22 دی 1396 15:25
سلام خوشحالم آسمان جان از اینکه رو غلطک افتادی و سال ۲۰۱۷ برات خوب پیش رفت و انشاالله ۲۰۱۸ قشنگ ثمره چینی باشه
آسمان جان یه سوال دارم،ین آمپولهایی که برای دیر بالغ شدن دخترها میزنند و در کنارش استفاده ی امپولهای هورمون رشد را شناختی داری؟ اینکه بچه ای فقط آمپول بزنه که پریودش تاخیر بیفته و با ورزش و تغذیه رشد قد را پیگیر باشند خیلی برا بچه عوارض میتونه داشته باشه؟
پاسخ اسمان پندار : سلام زری گلم. ممنونم از ارزوی قشنگت. راستش تو ایران جدیدا خیلی رسم شده که امپول هورمون رشد بزنند. مسلما هر دارویی عوارض جانبی خودش را داره و بی خطر خطر نمیشه با اینحال باید ببینیم ایا مثلا کوتاهی قد چقدر روی سلامت روح اون فرد تاثیر داره و مهمه. این امپولها اگه قبل ار بلوغ و بسته شدن قسمت اپی فیز استخوانها انجام بشه باعث ادامه رشد استخوان و درنهایت تا چند سانتیمر بلندی قد میشه. در مورد امپولهایی که برای دیر بالغ شدت دخترها میزنند من خودم تا پارسال که ایران داروخانه میرفتم موردش را ندیده بودم. حدس میزنم باید از دسته امپولهای هورمونی ( پروژسترونی) باشه که احتمالا ماهی یکبار میزنند( چون با پایین اومدن
سطح هورمون پروژسترون تو خون هست ) که اندومتر شروع به ریزش میکنه. و چون مطمئن نیستم نمیتونم با قطعیت بگم عوارض جانبی این هورمون در بدن دختری که هنوز بالغ نشده چی میتونه باشه. ارزوی سلامتی و شادابی برای همه بچه ها دارم.
ب...ه...ا...ر...کپنجشنبه 21 دی 1396 02:44
سلام آسمونی جونم. به به میبینم که ماشالله هزار ماشالله تونستی کلی پیشرفت کنی. بهتون تبریک میگم. هم خودت هم همسر مهربانت. امیدوارم اونقدر پیشرفت کنی که یه روز با خیال راحت و بی تردید بگی ای ول به خودم که اومدم امریکا.
خوب مثل این که از اون دوست بی معرفتت که گفتی میخواد ازت پله درست کنه بره بالا بریدی و کات کردی باهاش. ببین من روزی شصت بار دارم کات میکنم. یعنی فقط آرزو دارم بازنشسته بشم و بشینم سرجام و دیگه کسی رو نبینم. تا این حد. میام با معیارای خودم با دیگران رفتار میکنم و نمیتونم پیش بینی کنم که کار درست چی باید باشه و یا این رفتار من چه تبعاتی میتونه داشته باشه. بنابراین روزی شصت بار گند زده میشه به حال و احوالم و هی مجبورم روابطم رو بکوبم و از نو بنا کنم. یا این که به اون ادم بی محلی کنم که یه انگ آدم بی جنبه میخوره رو پیشونیم. هزار بار هم به خاطر همین موضوع محل کارم عوض شده. آدم محکمی نیستم تو روابط. سنگدل نیستم و صلاح کار خودم رو به شکستن دل دیگران ترجیح نمیدم. کم میارم. زودی وا میدم. نمیشه که... تو نباش این جوری. تو مازندران رسم اینه که اگر کسی سلام کرد حتما یه منظور بدی داره مگر این که خلافش ثابت بشه. یعنی هر حرفی مطمئنا یه نیت بدی پشتش نهفته است. حالا چه شما متوجه اون موضوع بشی یا نشی صورت مساله پاک نمیشه. تو هم این جوری باش. درسته که روح ادم لکه و خط و زنگار میفته ولی عوضش ادم دیگه تو روابطش ضرر نمیکنه. من که هنوز نتونستم و هر روزم دارم ضرر میدم. ولی جلوی ضرر رو از هر جا بگیری منفعته.
یه روز با همکارم داشتیم حرف میزدیم خیلی زیاد صحبت کردیم برگشتم گفتم وای کف کردم ازبس حرف زدم. هفته بعدش اومد معذرت خواهی کرد و گفت ببخشید من مثل این که حرف مفت زیاد زدم! گفتم چرا این حرفو میزنی؟ گفت چون گفتی کف کردم. گفتم ای بابا من به معنی واقعی کلمه کف کرده بودم نه این که با کنایه بخوام بهت بگم که حرف مفت زیاد زدی. اگر بخوام بهت بفهمونم که حرف مفت زیاد زدی بهت قشنگ با کلمات خود همون مفهوم بیان میکنم نه این که از کلمات و جملات دیگه ای استفاده کنم. ملت از بس به هم خیانت کردن نمیتونن تصور کنن که ممکنه کسی از جمله ای که میگه منظور دیگه ای نداشته باشه.
خلاصه که ایشالله بتونین دوستان صادق و همراهان خوبی پیدا کنین.
پاسخ اسمان پندار : سلام بهارك گلم، كامنت را كامل خوندم و میتونم بفهمم چی میگی، خصوصا تو ایران انگار واقعا پشت هر رفتاری و هر حرفی باید دنبال یك منظور بگردی، فامیل خودم همینطورین برای همین كامل میفهمم، میدونی بهارك جان، اون دوست بخاطر كارش مجبور شد برگرده، از هفته پیش مجبور شدیم با هم كار كنیم، البته یكجورهایی فوق اون حساب میشم اما چون خیلی خودش را قبول داره اصلا كم نمیاره و مطمئنم از شدت حسادتش من را تو این جایگاه قبول نداره، حالا بذار بهت بگم من كلا چه درسی گرفتم، طرف برگشت و هردو خیلی عادی رفتار میكنیم مطمئنم اون بدش نمیاد كه روابطمون درست مثل قبل نزدیك و دوستانه بشه، اما اینبار من درس خوبی گرفتم و روابط را در حد كارمون نگه میدارم، بهیچ عنوان نمیذارم كه دوباره نزدیك و به اصطلاح صمیمی بشیم، یكجورسردی را حفظ كردم، دیگه برات بگم بعنوان مافوقش میتونم بدجنسی كنم و سنگ جلو راهش بندازم، اما مطمئنم اگه این كار را كنم، روزی یك جای دیگه كسی این كار را با من میكنه، بذار از دریچه واقعیت بهت بگم اگه من این كار را بكنم مطمئنم بقیه دیر یا زود متوجه این كار میشن، نتیجه این میشه كه اعتماد دیگران را بخودم از دست میدم و حتما حس بدی هم پیدا میكنم و در اخر دیگران هم یكروزی با من همین كار را میكنن، درس دیگه ای كه گرفتم دیگه كاسه داغتر از اش برای یادگیری اون و بقیه نمیشم، اگه درخواست كمك و راهنمایی كردن در همون محدوده كمك میكنم اما دیگه مثل سری پیش هی نمیگم فلانی بیا این نكته را هم بهت یاد بدم یا فلانی این كاررا من امتحان كردم فلان نتیجه را میده، خلاصه این هم رابطه جدید من با دوست نادوست
مهرانچهارشنبه 20 دی 1396 16:05
سلام مجدد خانم دكتر بزرگوار
یك سوال از خدمتتان داشتم
آیا با پاسپورت كانادا میشه آومد آمریكا زندگی كرد ؟
به نظرتون دانشجویی آمریكا بهتره ( با توجه به شرایط خوب كار ) و یا ویزا اقامت كانادا ( هوای سرد و شرایط بد كاری )
ممنون میشم اگر امكانش بود راهنمایی بفرمایید.
پاسخ اسمان پندار : بازم سلام راستش سوال سختی کردید. بنظرم این بستگی به هر ادمی داره و اینکه چه اهداف و شرایطی داره. من فقط میدونم که برادرم که تقریبا همزمان با من برای کانادا اقدام کرد الان منتظر پاسپورتشه و دوستم با پاسپورت کانادایی راحت به امریکا رفت و اومد میکنه و میتونه در اینده کار کنه. خلاصه احتمالا اگه من میتونستم برای کانادا اقدام میکردم و با پاسپورت کانادایی برای امریکا. اما خیلیها ترجیح میدن از اول بیان امریکا. موفق باشید
مهرانچهارشنبه 20 دی 1396 16:02
سلام خانم دكتر عزیز
چقدر خوبه كه همواره در مسیر پیشرفت هستید ..
انشاالله سال جدید سال بسیار خوبی برای شما و همسر گرامیتون باشه.
براتون بهترین آرزوها را دارم.
پاسخ اسمان پندار : سلام و ممنونم مهران عزیز. انشالله . خداکنه زحمات جواب بده. امین. بقیه اش را تو جواب کامنت بعدیت مینویسم
نگاردوشنبه 18 دی 1396 19:29
سلام آسمان جان. امیدوارم همیشه موفق باشید. راستش فکر میکنم ذات آدمها اصلا تغییر نمیکنه. شما با وجود اینکه صادقانه همه چیز را در اختیار دوستتان قرار دارید و عکس العمل بدی از او دیدید الان باز هم خالصانه تمام مطالب را در اختیار دیگران قرار میدهید. ان شا الله خداوند بر اساس نیت قلبی شما هر آنچه آرزو دارید به شما بدهد. ببخشید ممکن است در مورد ویژگی یک محقق هم توضیح بدهید. راستش من فکر میکردم کار و آزمایشهای شما نهایت کار یک محقق است.ممنونم .
پاسخ اسمان پندار : سلام نگار جون. نگ که واقعا از دست این اخلاقم جدا عاصی هستم. هرچقدر هم از این اخلاقم ضربه میخورم باز این حس مسولیت میاد سراغم که طرف اگه این نکته را بدونه کارش بهتر میشه و .... خلاصه اصلا رسم نیست کسی خودش دنبال دانشجوها بدوه که اره بیا این نکته را بهت بگم و من نوبر این گروهم.
برات بگم نگار جان من یک لیست بلندبالا با جزییات برای خودم برای بهتر شدن نوشتم. اما درکل اینطور بگم من الان هنوز به سطحی نرسیدم که خودم طراح ازمایش باشم. قابلیت اینرا بخوبی دارم که چطور یک ازمایش را بهینه کنم اما هنوز ایده پرداز استادم و موبور هستند. برای این کار باید حداقل شبی دو تا مقاله بخونم. دیگه اینکه تو روابط اجتماعی مربوط به رشته ام فعالتر باشم. مثلا عضویت تو فوکوس گروپها و ارتباط سازی و خوندن مقاله های ادمهای متخصص این کار. موفق باشی
سحریکشنبه 17 دی 1396 16:36
موفق باشی اسمااااان
پاسخ اسمان پندار : مرسی سحر جان، برام دعا كن كه با اینهمه زحمت ، نتیجه خوبی در انتظارم باشه
نوشته شده در : یکشنبه 24 دی 1396 مهرانشنبه 30 دی 1396 07:17
سلام خانم دكتر بزرگوار
خیلی پست غمگینی بود
خدا بهتون صبر بده
غم مرگ برادر خیلی سخته ..
بی ارزش بودن جان آدمها خیلی تلخه
ولی من میگم اینها تو شرایط جبری اتفاق افتاده كه انتخاب زمان و مكان زندگیمون دست ما نبوده
پاسخ اسمان پندار : سلام و ممنون از لطفتون،واقعا تلخه، میدونید من خیلی به جبر اعتقاد ندارم ، به تصادف اعتقاد دارم اما به جبر اصلا و بنظرم اراده و همون تصادف یا بعبارت دیگه شانس تعیین كننده سرنوشتمونه. برای برادرم تصادف و احتمالا عوامل انسانی باعثش شدن، بهرحال مرگ خارج از بحث روند طبیعیش خیلی درد داره
مینوسه شنبه 26 دی 1396 13:38
خیلی متاسف شدم بابت همه چیزمون...
بابت رفتن عزیزانمون...
بابت مدیریت بی کفایت کشورمون ...
عزیزم خدا برادرتون رو رحمت کنه و بازم به شما صبر بده بابت نبودنش...
پاسخ اسمان پندار : مینوی عزیزم ممنونم، حیف كشورمون، حیف جوونی و عمر همه امون، حیف اینهمه جوون كه الكی و دستی دستی زندگیشون گرفته میشه
رویاسه شنبه 26 دی 1396 11:39
اسمون عزیز خیلی دردناک بود خیلی خیلی از این اتفاقها تو کشور ما میوفته بدترین و تلخ ترینها.اصلا هم درست بشو نیست تازه روز به روز هم بدتر میشه .اصلا فکر کردن بهش آدم را دیوانه میکنه .فقط خوش به حالت که رفتی لااقل با همه سختیها نسلهای بعد از خودت را نجات میدی.این را با تمام وجودم میگم و بهش اعتقاد دارم
پاسخ اسمان پندار : رویای گل و ماهم، واقعا حیف و بینهایت تلخ، چطوردلشون میاد برای قدرت طلبی اینهمه جوون اینهمه ارزو عمر دوسه نسل را فدا كنند، میدونی رویا جون شاید بقول تو برای نسل بعد ما خوب بشه وگرنه جوونی ما هم تو ایران گذشت و الان هم شاید باور نكنی ولی یكجورهایی با اخبار ایران گره خوردیم. و انگار یكجورهایی اونجاییم
نگارسه شنبه 26 دی 1396 07:21
با سلام این ضایعه را خدمت شما تسلیت عرض میکنم. ان شاالله سلامت و موفق باشید و خداوند به شما صبر بدهد.
پاسخ اسمان پندار : سلام نگار گلم، ممنونم امیدوارم هیچوقت اینجور اتفاقهای بد برای هیچ خانواده و جوونی نیافته، ممنونم از لطفت
شلالهدوشنبه 25 دی 1396 16:44
از وسطلای پست با بغض خوندم و الان که رسیدم به آخر پست خوشحالم کسی پیشم نیس تا بتونم به راحتی اشک بریزم
جرات ندارم چیزی بگم که بتونه اون دل همیشه زخمیت رو تسکینت بده آسمان
فقط میدونم اون پسر نازنین و مهربون هر ثانیه و هر لحظه یه گوشه قلبت تا ابد زنده هست...
پاسخ اسمان پندار : سلام شلاله گلم، خودم هم حسابی پای این پست و در واقع برای برادرم گریه كردم، یكزمانی وقتی میشنیدم سالها از رفتن یك ادم گذشته میگفتم خیلی ساله و حتما تا الان فراموش شده، راستش حالا میبینم شاید برای ادمهای غریبه یا حتی بستگان درجه ٢ این حس را داشته باشی اما هیچوقت نمیتونی عضوی از خانوادت كه پركشیده را فراموش منی و همینطور كه نوشتی برادرم همیشه یك گوشه قلبمه كه وقتی یك جوون یا یك چیز یا كار یا حتی فیلم مورد علاقه اون را میبینی بشدت دلتنگش میشی
سایهدوشنبه 25 دی 1396 13:31
چقدر با این پستت گریه کردم اسمان جان. برای ملوان ها، برای اتش نشان ها، برای برادر جوونت، برای برادر جوونم که به خاطر سهل انگاری پزشک و بیمارستان از دست رفت...
برای اینکه هر چی فکر میکنم، نمیدونم چطوری میتونم مرهم زخم این کشور باشم؟
پاسخ اسمان پندار : سایه جونم، روزی كه این پست را نوشتم منم خیلی گریه كردم ،ای داد، حتی نمیتونم به كلمه شدت این غممون را بیان كنم، ای داد و حیف جوونیشون، حیف جوونی همه جوونهایی كه با هزار امید بخاطر بی مسئولیتی بقیه و سهل انگاریشون سهمشون خاك میشه، میدونم چی میگی، سخته مرهم زخم كشوری باشی كه جوونها براش بی ارزشه، و راستش من كه خودم دل كندم و رفتم چطور میتونم به بقیه راه موندن و مفید بودن برای بقیه جوونها را نشون بدم، عزیزم سایه جون، بنظرم ما ایرانیها بهترین كاری كه میتونیم بكنیم كمك به خودمونه و زندگی خودمونه
زریدوشنبه 25 دی 1396 11:51
آسمان جان چقدر تلخه
مردن و از دست دادن عزیز تلخه اما اینکه نتیجه ی بی کفایتی مسوول مربوطه باشه تا ته دل آدم را میسوزونه
پاسخ اسمان پندار : زری جون از دست دادن عزیزان خیلی خیلی سخته، وقتی فردی با ٨٠-٩٠ سال را از دست میدیم خیلی غصه میخوریم اما یكجورهایی جبر روزگار را قبول كردیم اما امان از دست دادن عزیزی جوان، وقتی میدونی خودش چقدر شوق زندگی داشت، یا هنوز چقدر كارها جلوی روش داشت، دردش خیلی سنگین تره ووقتی فكر میكنی این عزیز بخاطر هیچی، الكی مرده درست گفتی واقعا دلت میسوزه و اتیش میگیره
No comments:
Post a Comment