فروردین 1397.
نوشته شده در : چهارشنبه 1 فروردین 1397 آیداشنبه 4 فروردین 1397 12:06
سلام آسمان جان
کمی با تاخیر عیدتون مبارک
انشاالله سالم و سلامت باشید و به خواسته هاتون خیلی قشنگ تر از اون چیزی ک فکرشو میکنید برسید
موفق باشید
پاسخ اسمان پندار : سلام ایدای گلم، عید و سال نو تو هم مبارك، امیدوارم ایدا، خدا كنه ،خدا كنه، با تموم وجود امیدوارم همه امون به ارزوهامون برسیم
کامشینپنجشنبه 2 فروردین 1397 04:17
آسمونی جان سال نو مبارک باشه
امیدوارم که در سال جدید روزهای خوبی را تجربه کنی
زیاد به آینده فکر نکن. تو سختی های زیادی را پشت سر گذاشته ای ...به این فکر کن که این پشت سر گذاشتن ها چقدر خوب بوده. پس این هم می گذره.
پاسخ اسمان پندار : سلام كامشین عزیزم، سال نوت مبارك، میدونی كامشین جان نمیدونم چم شده، اما یكمی بیقرارم، كمی هم ناامید، سالها تلاش و كار سخت و بعد میبینی تقریبا نیمی از عمرت رفته و متوجه این واقعیت میشی كه زندگی همینه، احتمالا نصف دیگه اش هم كار سخت با ارزو و امیدی دیگه، میدونم ذات ادمیزاد همینه و چقدر تلخ. انگار از اینهمه تلاش و كاربرای اینده نامعلوم خسته شدم چون میدونم چی در انتظارمه. ولش كن احتمالا هورمونهام بهم ریخته، سال خوبی داشته باشی
نوشته شده در : شنبه 4 فروردین 1397
نوشته شده در : شنبه 11 فروردین 1397
نوشته شده در : شنبه 11 فروردین 1397
نوشته شده در : یکشنبه 12 فروردین 1397
نوشته شده در : چهارشنبه 15 فروردین 1397 ریمچهارشنبه 22 فروردین 1397 20:30
سلام اسمان جان خوبی عیدت مبارک.
نمیدونم چی بگم من تو ام یا تو منی ؟! اونقدر شخصیتت شبیه من هست که میگم من یه کپی از خودت هستم یعنی یک درصد هم فرق نداریم . من همش میگم چرا حس می کنم انگار سالهاست میشناسمت شاید همینه دلیلش. شاید باورت نشه همش متن را میخوندم یه چیزی پیدا کنم بگم ا شبیه نیس این مورد پیدا نکردم.
پاسخ اسمان پندار : سلام مریم جون عید تو هم مبارك
هاهاها چه جالب كه انقدر شبیه همیم، تا حالا هیچوقت باكسی مثل خودم برخورد نداشتم، دارم تصور میكنم اگه همدیگه را از نزدیك ببینیم چی میشه؟ دافعه عمل میكنه یا جاذبه مریم جون بهرحال خیلی خوشحالم كه باهم دوستیم و امیدوارم اگه اومدم ایران بتونیم هم را ببینیم
نگارسه شنبه 21 فروردین 1397 16:58
سلام آسمان جان. خوب هستید. راستش از جهاتی شبیه شما هستم و معمولا شروع کننده خوبی نیستم. یعنی نمیدانم چطور باید با کسی آنقدر صمیمی شوم. روابطم در حد محل کار و تحصیل باقی میماند. البته من به این وضع راضی هستم. اما در مورد آقایان میبینم که حتی با یک جلسه ناهار روابط گسترده ای دارند. راستش یاد حدیثی از حضرت علی افتادم که فرمودند هر چه بیشتر بدانید ترس کمتری در دل خود داری. شاید تعبیر من نادرست باشد اما فکر میکنم هر چه وابستگی کمتری به کسی داشته باشم خودم را بهتر دوست خواهم داشت. البته منظورم خودخواهی نیست. منظورم این است که توجه یا عدم توجه دیگران برایم خیلی مهم نیست. با تاخیر بسیار سال نو را هم خدمتتان تبریک عرض میکنم.
پاسخ اسمان پندار : سلام نگار جون، سال نو شما هم مبارك، نگار چقدر خوبه كه به این نگرش رسیدی، كسانی كه همیشه نگران طرز فكر دیگران راجع بخودشون هستن دائم اضطراب دارن و احساس رضایت نمیكنن، منم تا حدی اینطوریم و طرز فكر كسانی كه بهشون اهمیت میدم برام مهمه. موفق و شاد باشی
بهارکدوشنبه 20 فروردین 1397 00:43
سلام. چقدر خودتون رو خوب شناختین. حالا جالبه من تا مدتها در مورد خودم اشتباه فکر میکردم. یعنی ویژگیهایی رو که دوست داشتم داشته باشم رو به خودم نسبت میدادم. ولی در عمل از اون امتحان ها سربلند بیرون نیومدم. دیدهم که خیلیا در مورد خودشون لاف میزنن و میگن که راحت از پس مشکلاتشون بر میان. ولی دیدم این جوری فایده نداره و باید صادق بود و نباید آدم خودش رو گول بزنه. شما هم خیلی خوب خودتون رو حلاجی کردین. بالاخره میخواییم به یه نتیجه ای برسیم. نمیخواییم که خودمون رو به کسی قالب کنیم. باید ویژگیهای ناخوبمون رو بشناسیم و تبدیلشون کنیم به خوب.
حالا جالبه من خودم آدمی هستم که همیشه در دوستیها و ارتباطات جدید قدم اول رو برمیدارم. و اگر بازخورد منفی ای هم بگیرم زیاد ناراحت نمیشم چون عادت کردهم.ولی از نوع پاسخ دادن شما به کامنتها خیلی خوشم اومد. چون به سلیقه ی من نزدیک بود و میدیدم که دوست دارین اون رابطه رو حفظ کنین. با دلگرمی دادن به کامنت گذارها برای خودتون دوست خریدین. این رو من خیلی میپسندم. خیلی کم پیش اومده که من حوصله کسی رو نداشته باشم و بخوام از سر خودم بازش کنم. شما هم به نظرم اینجوری هستین. یعنی طرف شاید بیاد و با یه لحن ناخوبی باهاتون صحبت کنه ولی شما به دل نمیگیرین و باهاش جوری برخورد میکنین که آدم میگه آهان پس شاید من اشتباه کرده باشم و طرف منظور بدی هم نداشته. خلاصه فکر میکنم شما به آدمها اجازه میدین که روی خوبشون رو بهتون نشون بدن. نظر من این بود. از روی نحوه ی پاسخگویی تون به کامنتها.
پاسخ اسمان پندار : بهارك عزیز ممنونم از كامنتت ، چقدر خوبه كه میتونی قدم اول را برداری، بنظرم شجاعت میخواد چون مسلما قرار نیست همه ادمها اغوش باز داشته باشن و جرات دست رد خوردن را دارید. و اما چرا من سعی میكنم بازحوصله جواب كامنتها را بدم، بنظرم شخصیت كسی كه كامنت میگذاره با شخصی كه كامنت نمیذاره خیلی فرق داره، كسی كه متنی را میخونه و درجواب زندگی، نظر یا سوال یك ادم دیگه نمیتونه خنثی یا بی تفاوت بمونه یعنی این شخص برای ادمهای دیگه احترام قائله، یعنی تو جامعه هم ادم خنثی ای نیست و میتونه در برابر زندگی ادمها احساس مسئولیت كنه و بی تفاوت نباشه، در كل بگم كسی كه بمن احترام میگذاره و وقتش را برای كامنت میذاره قابل احترام متقابله.
و متاسفانه تو جامعه اینطور نیست كه همه روی خوبشون را به من نشون بدن، مثل نادوست،
ممنونم
رویایکشنبه 19 فروردین 1397 09:24
اسمون عزیز شخصیت من هم تا حدود خیلی زیادی شبیه خودته و دقیقا دیگرون راجع به من این فکر را میکنن که خودم را میگیرم مغرورم و ...البته این حس بیشتر از طرف خانمهااحساس میشه البته الان دارم میبینم که آدمهای دور و برم تقریبا دارن این شکلی میشن به خصوص تو محل کار .اونا هم مثل من حرفشون اینه که محیط و آدمهاش ما رابه این سمت بردن.درست میگن و منم حرفشون را قبول دارم وقتی میبینی تا زمانی که باهات کار دارن بهت توجه میکنن و یا رفاقت و کا را از هم جدا میدونن و بدون توجه به رفاقت و به قولی سلام و علیکی که باهم داریم به راحتی و جلوی چشم خود آدم زیر آبت را میزنن و یا فقط میخوان از زندگیت سر در بیارن و حد و مرزها را نمی شناسن پس تو هم میری تو لاک خودت البته من خیلی خیلی برا خودم متاسف میشم که چرا نمیشه بعد از این همه سال کار کردن به کسی اعتماد کنی و رو رفاقتش حساب کنی میگم اولش فکر میکردم من فقط این وضعیت را دارم اما دیدم نه بابا بقیه هم دل پری دارن البته نا گفته نماند که تو همین محل کارمون خیلی ها را میبینم که با هم میرن بیرون گردش خونه هم و ...اما به راحتی پشت سر هم حرف میزنن موارد خصوصی هم را میگن به هم تیکه میندازن و گاها دیدیم که با هم دعواشون هم میشه راستش این سبک رفاقت را اصلا دوست ندارم من آدمی هستم که واسه دوست درست و حسابی و یه رفیق واقعی حاضرم هر کاری بکنم اما وقتی این موارد را میبینم ترجیح میدم تو عالم خودم باشم تا بعد اگه رفتاری ناراحت کننده دیدم گلایه ای نداشته باشم.نمیدونم چرا مردم به این سمت دارن میرن اصلا حد و حریمها را نمیشناسن فرصت طلب و متوقع شدن و گاهی رفتارهای ازشون میبینی که حتی تو عالم بچه ها هم وجود نداره.میگم من یکی از آرزوهام داشتن یه رفیق پایه مشتی و با مرامه که باهاش حال کنم تمام زندگیم را بدونه ازش کمک بخوام باهاش حال کنم و به موقع هم واسش بمیرم .نمیدونم شایدم من حساسم اما باور کن خیلی از مرامها اصلا تو جنس و خون و تربیت و فرهنگ من نیست گاهی تو خونه میگم که ای کاش یه کمی ما را شارلاتان و بدجنس بار آورده بودن نه اینقدر صبور و متشخص و سر تو لاک.به هر حال دوست خوب یه نعمت بزرگه.
پاسخ اسمان پندار : رویا جون، كامل میدونم چی میگی، خودت بهتر میدونی كه من هم چقدر دنبال یك دوست واقعی هستم، تا حالا هم تو هم جنس خودم پیداش نكردم، پسرهایی هستن كه میشه بهشون اعتماد كرد مثل دوستهای مشترك من و راستین، اما اخرش یك سری حرفها را نمیشه به پسرها گفت، و اما در مورد ایران، راستش رویا فكر میكنم یك درصد زیادی از فرهنگ اشتباه ما یا بقولی چیزی كه داره بعنوان فرهنگ تو جامعه ما شكل میگیره ناشی از مشكلات سیاسی اجتماعی اقتصادی ما هست، میدونی وقتی رتبه بدی بعنوان غمگین ترین یا عصبانی ترین مردم جهان را داریم اینها را خلق و خوی مردم اثر میگذاره، همین احساس ناامنیها، استرسها، عصبانیتهایی كه هر روزه شاهدش تو ایران هستیم صد درصد روی هركسی تاثیر داره، واقعا دلم برای ما مردم ایران میسوزه، امیدوارم یك روزی این كشور رنگ ثبات و ارامش بخودش ببینه
نوشته شده در : پنجشنبه 23 فروردین 1397رویاسه شنبه 4 اردیبهشت 1397 08:09
ممنون از آقا مهران به خاطر پاسخ جالبش و ممنون از آسمان عزیز
پاسخ اسمان پندار : ممنونم رویای گل
زریپنجشنبه 30 فروردین 1397 08:43
من برای یکی از این دو تا پست مرتبط کامنت گذاشتم نرسید؟
پاسخ اسمان پندار : سلام زری عزیزم، كامنتت را دارم، میخواستم سر فرصت جواب بدم، یكمدته ازمایشهام سنگین بوده فرصت نشده، سعی میكنم امروز لابلای كارهام حتما جواب بدم، ممنونم عزیزم
زریشنبه 25 فروردین 1397 22:37
سلام آسمان جان من همون اوایل که این پست ار گداشتی خوندمش اما نتونستم زود برات کامنت بذارم چون فکرم را مشغول کردی
خب باید بگ من دقیقا نقطه مقابل تو هستم یعنی زود دوست پیدا میکنم و حتی دوستهایی دارم از بیست سال پیش که باهاشون رفت و آمد دارم و واقعا خیلی وقتها بوده که صحبت باهاشون حالم را خوب کرده اما باید بگم واقعا خیلی وقتها از همین دوستا انرزی منفی هم گرفتم مثلا یه جوری انگار حتی حس حسادت ببین خیلی بده که من بگم از دوست بیست ساله ام این حس را گرفته ام اما متاسفانه بوده این ا برات نوشتم بگم که فکر نکن حالا اونهایی که خیلی دوست دارند و رفت و آمد دارند همه اش حس خوب و رفاقت است
حتی شده که من برای پذیرفتن دعوت برخی دوستان با تردید فتار کرده ام نمیدونم چرا ولی وقتی آدنها میافتند تو روال زندگی و میزان موفقیتها با سطح درآمد و وضع خونه و ... سنجیده میشه اون صمیمیت و رفاقت ازبین میره
پاسخ اسمان پندار : سلام زری عزیزم، ممنونم از اینكه برام مثال خودت را زدی، میدونی فكر میكنم دوستی واقعی تو این دوره زمونه نایاب شده، من كه خیلی دنبالش بودم وجدا تا حالا دختری را تو دنیای واقعی براساس معیارهای دوستی پیدا نكردم، البته از یكطرف هم گاهی فكر میكنم خوب هیچ ادمی كامل نیست و شاید بقیه هم در مورد من این نظر را دارند..... بهرحال چیزی كه هست اینه كه خیلی بده ببینی دوست بیست ساله ات بهت حسودی میكنه و قلبا پیشرفت تو را نمیخواد، راستش من یك همچین دوستی داشتم، دوستی طولانی مدت، اما بعد سالها دیدم واقعا هرچی از این دوست میگیرم انرژی منفی هست، خلاصه یكسال قبل اومدنم بود كه رابطه امون را تموم كردم، جالبه هنوز بهش فكر میكنم و هنوز یادش میكنم اما دلم نمیخواد دوباره رفاقتم را باهاش شروع كنم.
همیشه شاد باشی
زینبشنبه 25 فروردین 1397 16:08
داستان زندگی منم تا یک جایی مشابه شماست...به دنیا اومدن تو خانواده ای که روش ومنش زندگیشون با من و روحیه حساسم هماهنگ نبود و من خیلی آسیب دیدم. متاسفانه ازدواجمم برای فرار از اون شرایط بود که بیشتر به من ضربه زد ولی خب مستقلم کرد...این که با کسی آشنا بشم که واقعا دوست و سنگ صبورم باشه و بدجنس نباشه برام بیشتر شبیه افسانه و رویاست. شاید حتی خودمو لایق همچین خوبی هم نبینم.
منم مثل شما خیلی روانشناس رفتم و شاید 10% بیشتر تاثیر ندیدم.
زندگیه دیگه....
پاسخ اسمان پندار : زینب جون متاسفم، من بخوبی میدونم كه بعضی شرایط تو دوران كودكی چه تاثیر عمیقی روی ادم میذاره، خوشبختانه پدر و مادر من الان ١٨٠ درجه تغییر كردن، اما یاداوری دوران بچگیم و جوونیم خیلی اذیتم میكنه، اما میدونی قضیه چیه، نباید بذاریم خاطرات یك دوران، لذت و زیبایی بقیه دوره ها را از بین ببره.
من مردهای زیادی را میشناسم كه میشه روی وفا و صداقت و درستیشون حساب كرد، زینب عزیز ناامید نباش.مطمئن باش بزودی گمشده خودت را پیدا میكنی.
No comments:
Post a Comment